- پی دی اف آموزش اسکیس
- پی دی اف آموزش اسکیس
- بناهای معماری ایران
- برنامه فیزیکی بیمارستان
- بسته آموزشی پروپوزال نویسی پایانامه دانشجویان معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
- عنوان مقاله: بررسی عوامل تاثیر گذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در محیط دانشگاه
- دانلود خلاصه درس نظریه و روش های طراحی
- دانلود آبجکت دو بعدی و سه بعدی درخت با فرمت اتوکد dwg
- کتاب آموزش پرسپکتیو Perspective Made Easy
- همایش ملی فرهنگ، کالبد در معماری
شركت Hariri & Hariri در سال 1986 به وسیله گیسو و مژگان حریری تاسیس شد. این دو خواهر و شریک، همكاریشان را در عرصه معماری، خیلی زود و زمانیكه هنوز دانشجو بودند با كار بر روی مسابقات مختلف و مباحث تئوری آغاز نمودند.
كاربرد خلاقانه و نوآورانه مصالح، درك روشن از نور و فضا، رویكردی مداوم و پایدار در تمامی پروژههایشان بوده است. در كارهای آنها، حقیقت شاعرانه شرقی و فرهنگ ایرانی به صورتی کلی نگرانه به زندگی و بخصوص به معماری بوده است، انعكاس یافته و نتیجه آن هم فضاهای جالبی میباشد كه با استفاده متضاد از مصالح، خلق شدهاند.
برگرفته ازسایت:http://memarinews.com
نظریادتون نره!
JS Bach / Zaha Hadid Architects Manchester Art Gallery Performances
The Scarlet Opus team are privileged to have been invited to tonight’s JS Bach/Zaha Hadid Architects performance by the world-famous classical musician Alina Ibragimova at Manchester Art Gallery.

Copyright Zaha Hadid Architects
Bach’s sublime solo works will be performed in the unique environment specifically created by Zaha Hadid Architects. They have visually and acoustically transformed one of the Manchester Art Gallery exhibition spaces to create an extraordinary and intimate chamber music hall, exclusively for Manchester International Festival.
The aim is to create a near-perfect visual and sonic environment for the audience to experience some of the world’s most beautiful chamber music. A union of two true originals, three centuries apart.

Copyright Zaha Hadid Architects
We are fascinated to see how the relationship between the music and surreal swirling space adds to the audience’s experience. And with no black & white dress code it will also be interesting to see how the bold monochrome design is affected by the multicolored clothing of the audience members
http://trendsblog.co.uk.
Galaxy Soho Project by Zaha Hadid Architects
There is a giant building in Beijing, China named the Galaxy SOHO. It is constructed and conceived by Zaha Hadid Architects. Actually it is a 330000 mq office, retail and entertainment complex all in one. This is all set to be an inseparable part of the main city. This masterpiece is the combination of five separate volumes which are separate, fused or linked together at some points. These are linked by bridges. These are pretty adapting and there are no corners so it is like a panormic view and there are no marked abrupt transitions to break the contiuation.


The lower three levels of the facility are dedicated to retail and entertainment. The top however is designed for bars, restaurants and cafes with great views. These separate amnities are interlinked with intimate interiors which are connected with the outer city making it the core structure and landmark of Beijing

بیوگرافی
1950 زاها حدید در بغداد، عراق متولد شده است.سال 1977 فارغ التحصیل از انجمن معماری لندن.سال 1980 تاسیس معماران زاها حدید.1982 برنده مسابقه 'قله'، هنگ کنگ.1993 ایستگاه آتش نشانی ویترا، ویل آم راین، آلمان.1994 برنده مسابقه، خانه اپرای خلیج کاردیف، کاردیف، ولز.1997 برنده مسابقه، MAXXI: موزه ملی هنر قرن بیست و یکم، رم.1998 عضو محترم بوند آلمان در Architekten.1999 LF / Landesgartenschau تکمیل، ویل آم راین، آلمان.2000 مارپیچ غرفه گالری، لندن. عضو افتخاری آکادمی هنر و ادبیات آمریکا. عضو افتخاری موسسه آمریکایی معماری.2001 Hoenheim-NORD پایانه تکمیل شده، استراسبورگ، فرانسه.2002 Bergisel اسکی پرش، اینسبروک، اتریش. فرمانده امپراتوری بریتانیا (CBE).مرکز 2003 روزنتال برای هنرهای معاصر تکمیل، سین سیناتی، ایالات متحده آمریکا. میس ون جایزه های Rohe der برای پایانه Honheim-NORD.2004 برنده جایزه معماری پریتزکر.
منبع:http://designmuseum.org/design/zaha-hadid
تادائو آندو
در 13 اكتبر 1941 ميلادي در اوزاكاي ژاپن متولدشد، در سالهاي 69-1962 م . تعاليم خود آموخته و غير آكادميك خود را به عنوان يك معمار با سفرهاي آموزشي به اروپا، آمريكا و آفريقا و مطالعه بر روي خانه هاي فرانك لويدرايت و كارهاي مدرنيسم قديمي (كلاسيك) تكميل كرد.افزايش كمي آثار او در سطح معماريهاي مسكوني، كليساها،موزه ها و مجتمع هاي تجاري بزرگ، و … با تكيه اي مداوم و تقريباً انحصاري بر ساختارهاي بتن مسلح بزرگ ونمايان است كه عظمت را در معماري او فزوني مي بخشد. او واسطه اي ميان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اينكه از مواد جدايي ناپذير جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زيبايي شناسي شرقي به كار مي برد. اولين تمرين معماريش را در سال 69 م . دراوزاكا آغاز كردو تاكنون بيش از صد و پنجاه پروژه معماري را طراحي كرده است.او از با نفوذ ترين معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب مي شود. توجه عمده وي بر تفليق فرمهاي مدرن با مفاهيم و شيوه هاي سنتي ژاپن استوار است ؛ به بيان دقيق تر، هدف او تغيير معناي طبيعت از گذرگاه معماري است. مصالح معماري آندو،بتن خام، خورشيد، آسمان، سايه و آب است يا به عبارت بهتر، فضا. تأكيد او بر اين نكته است كه استفاده كنندگان از بنا بايد طبيعت را تجربه و احساس كنند و اينها همه ريشه در سنت منطقه اي زيستگاه او ـ كانزايي ـ دارد.عناصراصلي و متناقص معماري آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انساني. او در معماري خود، به گونه اي متضاد آنها را با هم ارتباط مي دهد و ميان آنها تفاهمي ايجاد ميكند:فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه .آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده و بر جذابيت فضا تأكيد مي ورزد. او اعتقاد دارد كه فرم، از تأثير فضايي مي كاهد و در نتيجه، جذابيتمعماري را محدود مي كند..به اعتقاد او، ارحجيت دادن به فرم به معناي ارجحيتدادن به حس بينايي در ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. در نتيجه او درپي نفي فرم به مفهوم به كارگيري فرمهاي ساده و انكار ساده و انكار فرمهاي پيچيده است. (نفي تصوير صرفاً بصري در فضا). معماري او، معماري نفي و انكار است. او جامعه مدرن و جهاني بودن را نفي مي كند. اولين چيزي كه آندو نفي كرده، مفاسد جامعه مدرن وارزشهاي آن است. (براي مثال، مقولة راحتي) آندو راحتي مدرن را نفي كرده، تلاش ميكند ارتباط پويايي با جهان برقرار كند. او راحتي را از معماري خود دور مي كند و به جاي آن امكان حضور انسان و طبيعت را در كالبد معماري اش فراهم مي سازد.او كارهاي متعددي تاكنون انجام داده است كه 8 اثر برترش كه اهداف و تفكرات او را به خوبي جلوه گر مي سازند را نام می بریم:-نمازخانة كوه روكو (كليساي باد)-كليساي روي آب-كليساي نور-معبد آب-خانه Raw -مجتمع تجاري تايمز 2-پروژه ناكانو شيما 2-موزه نائو شيما .ويژگي هاي شاخص معماري آندو، نظم، مردم و احساسات انساني است. بنابراين، بر اساس الهاماتي كه او از اين سه عنصر گرفته، پروژه هاي او را مي توان دسته بندي كرد. در معماري آندو، عناصر به شكلي متضاد با هم مرتبط مي شوند. بنابراين، فرم در مقابل فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابرهندسه قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، معماري او حاصل ارتباطي است كه بين اين عناصروجود دارد. براي آشنايي و شناخت بيشتر، كارهاي آندو را بر اساس ساختار و كالبد به سه بخش معماري يگانه انگاري، دو گانه انگاري و كثرت گرايي تقسيم بندي مي كنيم. آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها وكليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود. در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماريديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ وليدر معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضادبين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد.منبع:http://www.noandishaan.com

استیون هال (Steven Holl) معمار برجستهٔ آمریکایی است. وی همکنون استاد دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده آمریکا است.
متولد 1947 م در شهر واشنگتن ایالات متحده امریکا می باشد
ایشان در سال 1968 از دانشگاه واشنگتن فارغ التحصیل شد.استیون هال تحصیلات
خود را در مقطع فوق لیسانس در رم ایتالیا کامل کرد(1970). ودر سال 1976عضو
انجمن دانشکده معماری لندن شد . سپس در همان سال به نیویورک بازگشت و شغل
مستقلش را تاسیس کرد.
در نیویورک شرکتی برای خود تاسیس کرد که به شکل حلوا ماهی می باشد .
از آن هم به طور ملی و هم برای ماوراء دریاها استفاده می شد در این شرکت انواع کارهای عمومی و خصوصی انجام گرفته می شد.
این شرکت از لحاظ بین المللی با جوایز متعددی شناخته شده بود.دراین جا
نمایشگاه ها و موزه ها وانواع زیادی از پروژه های مختلف طراحی شد و بر
کیفیت ومزیت شرکت افزود.
در فوریه سال 1980 در تالار دانشکده ییل یک نمایشگاه معماری بر پا کرد. و کارهای خود را به معرض دید عموم گذاشت.
از سال 1981 تا 1989 در دانشکده های معماری و شهرسازی به عنوان استادیار مشغول به کار بود .
پس از یک سری مطالعات شهری به طراحی کردن با مقیاس کوچک پی برد و کار خود را در زمینه طراحی با مقیاس کوچک آغاز کرد .
پیشتر در زمینه آپارتمان مشغول به طراحی شده بود . بعد ها طرح زدن برای
پروژه های دیگر(موزه – نمایشگاه – دانشکده – پروژه های دولتی – و... ) را
نیز آغاز کرد. که تحولی در زندگی وی محسوب می شود .
در 1986 جایزه ای برای پروژه مجموعه سالن نمایش در نیویورک دریافت کرد.
منبع:http://www.cafedexign.com

منبع عکس:daneshnameh.roshd.ir
لوکوربوزیه که اسم اصلی وی شارل ادواردژانره است درلاشائودوفون سوئیس به سال ۱۸۷۸متولدودرروکبرون درکاپ مارتین درجنوب فرانسه درسال۱۹۶۵بدرودحیات راگفت.لوکوربوزیه این نام مستعارراتا۱۹۲۰درکارنویسندگی واز۱۹۲۲درمعماری وکارهای روزمره فرهنگی واز۱۹۲۸به عنوان نقاش به کار می برد.وی یکی ازشاخص ترین چهره های جهانی معماری مدرن از۱۹۲۰تا۱۹۶۰به شمارمی رود.باوجودعدم برخورداری ازتحصیلات آکادمیک دوره آموزشهای عملی ومهارتهای حرفه ای هنری رادرمدرسه هنرهاوصنایع دستی درلأشائودوفون گذراند.اولین کارش طراحی واجراءویلای برای مدیرمدرسه شان درسن ۱۹سالگی بوده است.دردفتردوتن ازمعروفترین معماران آن دوره دراروپا یعنی آگوست پره وپیتربهرنزبه مدت چندسال کارکرد.وی سپس به بالکان-آسیای صغیر،یونان،روم،سفرنمودونقاشی های بسیاری ازاین سفرباخودبه همراه آورد.لوکوربوزیه درطی فعالیت حرفه ای خوداستفاده ازیکی ازشاخص ترین مصالح ساختمانی مدرن یعنی بتن را به نهایت زیبایی رساندوکارهای وی موردتقلیدجهانی قرار گرفت.کاوش اصلی لوکوربوزیه درسراسرزندگی حرفه ای اش درباره مشکل خانه بودابتدامسئله حداقل مسکن که اودرباره اش این عبارت معروف خودرابه کاربرددستگاهی برای زیستن.هدف اومتوجه آفرینش ساختمانهایی بااستفاده ازقابلیت های بتون مسلح یعنی سبکی واستحکام آن بودساختمانهایی که درآنها نقشه به بیشترین میزان آزادی وانعطاف پذیری درنفوذمتقابل فضای درونی وبیرونی دست یافته باشد.لوکوربوزیه دردهه ۲۰میلادی دوکتاب بسیارمهم به رشته تحریردرآورد.
۱)منشوربینش مدرن درمعماری که توجه معماران رابه فن آوری مدرن جلب می کندوی دراین کتاب معماران رابامهندسین مکانیک مقایسه کرده وبیان می دارد که صنعت ساختمان وسایل حمل ونقل مانند هواپیما،قطار…دراثرتحولات سریع تکنولوژی به کلی دگرگون شده ولی ساختمانسازی به دنبال تقلیدازسبک های گذشته است.دراین کتاب استفاده ازتیرآهن وبتن وپیش ساختگی رامسیر آینده معماری تلقی می نماید.وی عنوان می کندکه برای پرهیزازانقلاب اجتماعی بایدبااستفاده ازتکنولوژی جدیدبه صورت گسترده برای اقشارمختلف جامعه خانه سازی کرد.
۲)منشوربینش مدرن درشهرسازی دراین کتاب توجه معماران وشهرسازان راازگذشته به سمت آینده معطوف می کند.لوکوربوزیه شهرهای آمریکا بالاخص نیویورک وشیکاگوباآسمانخراشهای مرتفع وخیابان های چندمرتبه رابسیار تحسین .آنهارابه عنوان الگوهای آینده شهرهای اروپاوسایر نقاط جهان معرفی کردلوکوربوزیه شهرهای آینده راشهرهایی تجسم نمودکه ازآسمانخراشهای عظیم ومرتفع تشکیل شده است .این آسمانخراشها چندعملکردی هستنددراین آپارتمانهای مسکونی،ادارات،فروشگاه ها،مدارس،مراکزتجمع وکلیه احتیاجات یک محله بسیاربزرگ فراهم است.ساکنان این مجتمع ازدود وسروصدای ترافیک اتومبیل به دورهستندبه جای آن ازآفتاب ودیدمنظرزیبا استفاده می کنند.براساس این نظریه دوشهرمهم دردهه ۵۰میلادی طراحی واجراشد.
۱)شهرچندیگاردرهندکه توسط لوکوربوزیه طراحی شد۲)شهربرازیلیاتوسط لوچیوکوستاواسکارنیمایربه عنوان پایتخت جدیدبرزیل طراحی گردید.ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاسترمعماری سبک های -تک به نام برج هزاره توکیودرساحل شهرتوکیورامی توان نمونه کامل برج چند منظوره لوکوربوزیه تلقی کرد.
شعار لوکوربوزیه درزمینه معماری این است که خانه رابه عنوان ماشینی برای زندگی همانگونه که اتومبیل ماشینی برای حرکت است.لوکوربوزیه ۵اصل درساختمانهای مدرن معرفی کرد:۱)ستونها ساختمانهاراازروی زمین بلند می کنند.۲)بام سطح وباغ روی بام.۳)پلان آزاد.۴)پنجره های طویل وسرتاسری۵)نمای آزادکف ودیوارهابه صورت کنسول
لوکوربوزیه دارای سبک معماری مدرن است ایده اوبرای این سبک خانه ماشینی برای زندگی که نمونه بی نظیراومیتوان به ویلا ساوا در۱۹۲۹تا۱۹۳۱نام برد.لوکوربوزیه به تحسین وتحت تأثیرمکتب شیکاگو قرارگرفت.روشهای طراحی اجرایی واصول نظری این معماران به نام مکتب شیکاگو شهرت یافت ومیتوان منشوراولیه معماری مدرن محسوب کرد.هنرمدرن ومعماری مدرن به یکدیگر تعلق دارندوهدف هردوی اینها کمک به انسان برای یافتن جای پای
وجودی دردنیای جدیدازطریق تجسم ویژگیهای آن است مکتب شیکاگو۱)استفاده ازاسکلت فولادی برای ساختارکل بنا۲)نمایش ساختاربنادرنمای ساختمان۳)عدم تقلیدازسبکهای گذشته ۴)استفاده بسیاراندک ازتزئینات۵)استفاده ازپنجره های عریض که کل دهانه بین ستونها را می پوشاند.معماری مدرن متعالی یااوج معماری مدرن دربین دوجنگ جهانی
اول ودوم یعنی دردهه ۲۰و۳۰میلادی دراروپاوامریکامطرح بود.باپایان جنگ جهانی اول ونیازشدیدبه ترمیم خرابیهای جنگ وتولید انبوه ساختمان گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت.لذااستفاده ازتکنولوژی روز،مصالح مدرن،پیش ساختگی عملکردگرایی دوری ازسبک های پرزرق وبرق تاریخی موردتوجه قرارگرفت.یکی ازموضوعات کلیدی مدرن متعالی مسئله صنعت تولیدات صنعتی وتکنولوژی بود.لوکوربوزیه سعی درقطع کردن وابستگی های معماری مدرن به گذشته وتاریخ گرایی داشتندبه جای آن آنها خوهان جایگزینی تکنولوژی وعملکرد به عنوان منبع اسهام معماری شدند.
ازآثاروی میتوان۱)ویلاشواب۱۹۱۶ ۲)سیتروئن۱۹۲۲ ۳)ویلابنسون درواکرسون۱۹۲۲
۴)لاروش درپاریس ۱۹۲۳ ۵)خانه کوک دربلوژن سورسین۱۹۲۶ ۶)ویلااستین درگارشه۱۹۲۷ ۷)ایزن هوفسیدلونگ دراشتوتگارت۱۹۲۷ ۸)ویلای ساوا۱۹۲۶تا۱۹۳۱ ۹)آپارتمان کلارت درژئو۱۹۳۰تا۱۹۳۲ ۱۰)بنای لوروشه ۱۱)ویلای اشتاین ۱۲)مارسی ۱۳)کلیسای زیارتی نوتردام ۱۴)طرح هنرکده ۱۵)غرفه اسپری نوو ۱۶) واسین هوف ۱۷)شارل ۱۸)کاخ اتحادیه ملل ۱۹)وزرات فرهنگ ۲۰)رونشان.
مشخصه کلی این ساختمانها که نمادهای معماری مدرن هستنددرارتباط باآزادی عملی بودکه نسبت به زمین ومحیط وبوم دانست همچنین دست آوردهای غنایی وفضاهای داخلی وخارجی آنهابااتاقهای بلندنیم طبقه دارسالنهای بازوبزرگ گالری مانند راهروهای هوایی وشیب روهای ارتباطی باچشم اندازهای داخلی که به زیبایی روبه بیرون قاب بندی شده بودند.
منبع:http://sainar.net/architecture/
معماران و هنرمندان مسلمان در ساخت و طراحی مساجد نهایت ذوق و خلاقیت هنری خود را بیتوجه به اجر مادی آن به کار می برند.
معماری مساجد در ایران یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه را به نمایش میگذاردکه نماینده ذوق سرشار زیباییشناسی است و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد.
از همان ابتدای ظهور اسلام تاکنون ، ملتها و اقوام مختلف مانند یک امت واحد، با فرهنگها، آداب و رسوم و به ویژه با توانایی و درک هنری متفاوت و متنوع در کار ساختن و پرداختن مساجد در سرزمینهای وسیعی که از اندلس در باختر تا جنوب خاوری آسیا امتداد دارد، تلاش کردهاند.
بر این اساس هر آنچه که دیروز و امروز تحت عنوان معماری اسلامی در سرزمینهای گشوده شده، با سبکها و شیوههای شناخته شده، اندلسی ـ آفریقای شمالی ـ شامی و مصری ـ ایرانی و بینالنهرینی ـ عثمانی ـ هندو ـ یمنی و عربستانی ایجاد شده است، در حقیقت هنر مردمان ساکن در این نواحی است که دیرزمانی پیش از ظهور اسلام هر کدام دارای تمدنهای درخشانی بودهاند، و اینک در پرتو تعالیم اسلام دارای سمت و سو و شخصیت واحدی شدهاند.
اگرچه به ظاهر واجد تفاوتهایی بودهاند که بیش از همه در شیوه تزیین بنا، تجرید و درک هنری مبتنی بر برخی جنبههای فرهنگی مانند آداب و رسوم قومی و سنتهای قبیلهای، اقلیم، عادتها، معیارها و هنجاریهای مورد قبول آنها بوده است.
معماران و هنرمندان مسلمان تاکنون نهایت ذوق و خلاقیت هنری خویش را بدون توجه به اجر و مزدی بذل کردهاند، به گونهای که گاه حتی از نصب نام و نشان خود هم غافل شدهاند.
در بنای بسیاری از مساجد در سرزمینهای اسلامی هنرهای گونهگون در انبیق این خیزش سترگ به هم درآمیخته و معماری در این میان نقشتوازنکنندهای ایفا کرده است. کاشیکاری، نقاشی ، گچبری ، منبتکاری ، خوشنویسی ، خطاطی کتیبهها ،حتی صوت خوش و موسیقی دلانگیز در صدای مؤذن و قرائت کتابخدا.
بدان گونه از بررسی یافتههای باستانشناسی در نجد ایران حاصل آمده، پوشش گنبدی با قاعده مدور، نخستین بار به وسیله معماران هنرمند دوران مقدم ساسانی و در بنای کاخهای خسروان، هم چون کاخ اردشیر بابکان در فیروزآباد و کاخ سروستان به کار رفته که این وضعیت صرف نظر از پوشش فضاهای وسیع و رفیع، شکوفایی بیرونی و درونی اینگونه بناها را فراهم میآورد که پیشتر با استفاده از قابهای مربع متحدالمرکز با چرخشی به مقدار نیم قائمه بر روی قاب زیرین و محاط در آن زیگوراتی را به وجود میآورد، ساخته میشد.
اکنون تبدیل آن به شکل مدور، در واقع تحولی در جهت دست یافتن به نرمش و ایستایی بهتر و تقسیم یکنواخت و متوازنتر نیروهای موجود در بنا بوده است.
به علاوه این تمدید خردمندانه، معمار را از لزوم بهکارگیری احجام و عناصر ساختمانی حجیم و وزین که از پیش برای پوشش فضاهای اصلی و جنبی فراهم آورده بود، بینیاز کرده و در عوض استفاده از آجر و یا سنگ با ابعاد کوچک و قابل حمل را مقدور میساخت و کار ساختن و پرداختن را آسان میکرد.
بناهای فاخر و نفیسی که از رهگذر این ابداع هوشمندانه حاصل میآمد، این بار مقدر بود تا در شکلدهی به بنای مساجد اسلامی و در خدمت به اهداف مقدس و جهانبینی نو کمر ببندد. ابتکار عملی که در خاستگاه اسلام به کلی بیسابقه بوده است.
در آغاز تقریبا همه مساجد اسلامی در جای معابد، کاخها و کلیساهای سرزمینهای مفتوح و با استفاده از عناصر و مصالح موجود در آنها ساخته میشد.
مسجد جامع اموی دمشق به عنوان مسجد و مرکز اسلامی که هم پارلمان بوده و هم محلی که به امور جاری مسلمانان میپرداخت، با هدف نشان دادن قدرت جامعه جوان مسلمانان، در محل پرستشگاه ژوپیتر، خدای خدایان رومی که سابقا به کلیسا مبدل شده بود، ساخته شد.
در ایران هم اغلب آتشکدهها تبدیل به مسجد شدند از آن جمله میتوان از مسجد جامع اصفهان در عهد خلافت منصور نام برد.
مسجد ایرانی علاوه بر افزودن گنبد به فضای شبستان به کمک یک هندسه گامبهگام و ایجاد ایوان که به شکوه و جلال آن میافزود، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که لطافت و ظرافت در آراستن و تزیین بدنه در داخل و خارج بنا، از آن جملهاند.
با این همه میراث متقدمان و تتجربه به جای مانده از آنها توام با تنوع و تجربههای سنتی در استفاده از فرم و فضا به ویژه در معماری مساجد، قرنهاست که به کمال رسیده و به بلوغ هنری و ماندگاری فنی دست یافته است.
تبلور این امر را میتوان در بنای کوچک زیبا و ظریفی همچون مسجد "شیخ لطفالله" اصفهان که در اوج زیبایی، ادراک علمی و استادی مسلم است، به وضوح مشاهده کرد.
ویل دورانت مورخ مشهور و معاصر آمریکایی در باره این شاهکار بیمانند تووصیف جالبی دارد. او در تاریخ تمدن خود و در آغاز عصر خرد مینویسد: بیش از همه داخل مسجد دارای زیبایی شگفتانگیزی است که شامل نقوش اسلیمی، اشکال هندسی، چنبرهایی با طرح کامل و یک شکل است. در این جا هنر مجرد (آبستره) را میبینیم ولی با منطق و سبک و اهمیتی که هرج و مرج مبهوتکنندهای را به عقل عرضه نمیکند، بلکه نظم قابل فهم و آرامش فکری را میرساند.
پروفسرو پوپ، ایرانشناس و مستشرق معروف معاصر در کتاب خود «بررسی هنر ایران» مینویسد: «کوچکترن نقطه ضفعی در این بنا دیده نمیشود. اندازهها بسیار مناسب اند، نقشه آن بسیار قوی و زیبا و به طور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیباییشناسی است و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد
مسجد ومحراب اگر چه در آموزه های دینی دارای جایگاهی منحصراً معنوی نبوده ( به ویژه محراب که اسم مکان از ریشه حرب است ) و بیشتر به عنوان پایگاهی برای پاسخگویی به غالب نیازهای مسلمانان برآمده بود ، به اندک زمانی با روحی که از لطافت ایمان و جذبه حضور درآمیخته بود به زیباترین بنای اسلامی بدل شد . به گونه ایی که شکل و ساخت مساجد در کشورهای اسلامی زیر بنای هنر و معماری اسلامی را تشکیل داد. معماری زیبا ، با کاشی کاری های هوش ربا ، کتیبه ها، گچبری ها ، معرق ها و دیگر عناصر معماری در هم آمیخت ومعماری اسلامی را پدیدآورد که هم اکنون مایه فخر ومباهات ملل اسلامی و یکی از جاذبه های گردشگری این کشورهاست . در این گفتار سعی داریم مسجد یا مساجدی را از دوره خلفای عباسی تا قاجار معرفی کرده و به پاره ای ویژگی های معماری هرکدام از این بناها اشاره کنیم .
دوره عباسی :
در اوایل این دوره مساجد با طرح صحن روباز و ایوان های ستون دار ساخته می شدند که نمونه ای از معماری دوره اموی و به طور کل اعراب بوده است . در بناها بیشتر از خشت استفاده شده و ستون های یک پارچه بودند . رفته رفته تغییراتی اساسی در بنای ساختمان ، ایجاد و به جای خشت از آجر استفاده شد و دیگر ستون های یک پارچه به کار نرفت . ازویژگی بسیار مهم مساجد در این دوره آن است که سقف مساجد کاملا مسطح و مناره در خارج و یا در جوار مسجد ساخته می شد. و برای تزیین دیوارها از کتیبه هایی به خط کوفی بهره گرفته می شد . نمونه برجا مانده از این دورهمسجد تاری خانه دامغان که در قرن دوم هجری ساخته شده و قدیمی ترین مسجد ایران است . جلوه این ساختمان با شکوه در سادگی و بی پیرایگی آن متجلی است . صحن این مسجد تقریباً مربع است که با ردیف طاق ها ، سه دالان را در امتداد قبله ایجاد می کند. طاق های بیضی شکل این مسجد به وسیله دیوارهای آجری ضخیم استوانه ای برپا ایستاده است . مسجد تاری خانه بیانگر ترکیبی از تکنیک های اصیل ایرانی و نقشه عربی است .مناره موجود، مدور و در قرن پنجم هجری ساخته شده است ، ولی بقایای یک مناره مربعی شکل که احتمالاً به هنگام بنای کل مسجد ساخته شده ، برجای مانده است.
دوره آل بویه :
ویژگی های معماری این دوره شبیه معماری ساسانی ( پیش از اسلام ) بوده و ابنیه مذهبی این دوره چهارایوانی ، دارای ستون های عظیم و ایوان های بلند طاقدار است . تزیین اصلی بنا در این دوره گچبری است که دارای رنگهای متنوع بوده و طرح های آن ، سنت های قدیمی ایران در دوره ساسانی را یادآوری می کند . از مساجد این دوره می توان بهمسجد جمعه نایین اشاره کرد. این مسجد که هنوز مورد استفاده است قدیمی ترین مناره به یادگار مانده در ایران را داراست . نقشه آن نقشه یک مسجد ساده ستون دار است که از قدیم تا کنون دچار تغییرات زیادی شده است . مناره این بنا که در اصل بر بالای قاعده مربعی شکل قرار داشت با نمای مسجد هماهنگ بود اما چندی بعد با اضافاتی محصور شد . بدنه هشت ضلعی آن کاملاً بدون تزیین است و نشانه مرحله انتقالی از مناره های مربعی به مناره های مدور است، شکوه و جلال اصلی مسجد جمعه نایین در غنای گچبری های آن است .
ازدوره غزنویان و سامانیان که تقریباً مقارن با آل بویه بوده اند ، در ایران مسجدی بر جای نمانده است . بنابراین به بررسی مساجد دوره سلجوقی می پردازیم .
دوره سلجوقیان :
ویژگی معماری این دوره را به اختصار می توان موقر ، نیرومند و دارای ساختاری زیبا توصیف کرد . در این دوره با وجود فاصله زمانی نزدیک به چهار قرن با ایران باستان باز هم می توان طرح کلی چهارایوانی ساسانی را مشاهده کرد . طرح مساجد و مدارس این دوره اکثراً چهارایوانی با طاقنماهای دیواری است ، ایجاد گنبدهای عظیم بر روی گوشواره در مساجد از دیگر ویژگی های مساجد این دوره است و در تمام ابنیه این دوره سردر اهمیت به سزایی دارد. بناها آجری و تزیینات آن شامل خطوط و نقوش هندی به صورت مهر در آجر، گچبری ، کاشی ساده معرق و کتیبه هایی به خط کوفی و نسخ است . از جمله مساجد به جای مانده از این دوره می توان به مسجد جمعه اردستان ومسجد جمعه زوره اشاره کرد .
مسجد جمعه اردستان
در قرن ششم ساخته شده است ، طاق ایوان ، مزین به گچبری زیبای مشبک با نقش برگ نخلی است که به آن وجهه ی بی نظیری داده است . محراب و گچبری های آن در این مسجد در دوره ایلخانان مغول بازسازی شده است .
زوره
واحه ی کوچکی در حاشیه غربی کویر مرکزی است ومسجد جمعه آن براساس نقشه چهارایوانی بناشده و تاریخ بنای آن به خط کوفی ساده روی کتیبه ای در حیاط نوشته شده است ، مناره این مسجد دارای آجرکاری با کاشی های آبی روشن و تیره است . حجره محراب دارای گچبری ظریف و دارای شکوه وجلال خارق العاده ای است ، سادگی گنبد این مسجد حاکی از ساخت این بنا در دوره سلجوقی است
دوره ایلخانان :
در این دوره انواع ساختمان ها ، حالت سنتی و سبک سلجوقی خودرا حفظ کرده، ولی مغولان برای نمایش قدرت خود به ساخت بناهای عظیم با گنبدهای بسیار بزرگ و برج های بلند روی آوردند و برای افزایش هیبت بنا ، نماهای ساختمان را با قاب های باریک و بلند وهلال های نوک تیز آراستند . در این زمان استفاده از تزیینات آجر لعابدار و بدون لعاب ، قطعات گچ و آجر در موزاییک ، کاشی های آبی رنگ با نقش های زیبای گل و بوته ، کتیبه های زیبای کوفی و نسخ با نوارهای تزیینی ونازک گچبری به صورت بندکشی رواج داشت . از بناهای مذهبی و مساجد این دوره می توان ازمسجد جمعه ورامین نام برد. این مسجد مانند مسجد زوره بر اساس طرح کلی چهارایوانی ساخته شده و برخلاف دیگر مساجد ایران سردر کوتاهی دارد آنچنان که کل ساختمان در سیطره گنبد بزرگ بالای حجره ی جلوی محراب قرار گرفته است . طرح داخلی این مسجد نشانه پیشرفت معماری نسبت به قرون قبل است که احساس خاصی از ارتفاع را در بیننده ایجاد می کند . دیوارهای جانبی با روزنه هایی جهت ورود نور، مشبک شده اند . تزئینات محراب با تصاویر گل های کاملاً شکفته تزیین شده است. سردر ورودی و ایوان قبله دارای نیم گنبدهایی بر فراز طاق های مقرنس کاری شده و مزین به آجرهای لعابدار آبی رنگ است که مشخصه عمده تزئینات این دوران به شمارمی رود.
دوره تیموریان:
بناها در این دوره بازهم بر پایه شکل ها و ساختمان های دوره سلجوقی استوار است. ولی در سایه تسلط مغولان ، مقیاس و عظمت تازه ایی یافته و در تزئینات بنا توجه بسیار مبذول شده است. بناها اغلب چهار ایوانی با ایوان های بلند و سردرهای مزین به مقرنس کاری های بسیار زیباست و تزئینات عمدتاً شامل کاشی کاری های زیبا و باشکوه و معرق و هفت رنگ است ، گنبدهای پیازی شکل و شیاردار از ویژگی های بناهای خاص دوره تیموریان است . معماری این دوره را می توان کمال کاربری رنگ در معماری دانست که نمونه های آن را می توان در کتیبه های کوفی، نسخ و ثلث به رنگ طلایی در زمینه کاشی های آبی مشاهده کرد . از مساجد نمونه و بسیار معروف این دوره می توانمسجد گوهرشاد را نام برد . بی اغراق اوج هنر و تکنیک کاشیکاری این دوره و ایران را می توان در این بنا مشاهده کرد . در این بنا مناره در جوار ساختمان قرار دارد ، پیش از این مناره ها برفراز دیوارها قرار داشتند و این سبک(مناره جدا از ساختمان) احتمالاً از سبک معماری هند اقتباس شده است.
دوره ترکمانان:
نمونه ابنیه مذهبی این دورهمسجد مظفریه یا کبود تبریز است که در نوع خود ممتاز بوده و هم اکنون در حال مرمت است. حیاط مرکزی کاملاً سرپوشیده و دارای گنبد است. نماهای داخلی و خارجی آن به ظریف ترین کاشی های ایران مزین شده است. قاب های مختلف و هماهنگ دارای رنگ های مختلف به همراه آبی روشن و در برخی قسمت ها با روکش طلا ست
دوره صفویه:
بناهای این دوره باز هم دارای طرح کلی چهار ایوانی است البته به ساخت ایوان های عظیم با ابعاد بزرگ توجه بسیار شده است. در ابنیه مذهبی کاشی های لعاب دار، معرق و هفت رنگ در تزیین دیواره های خارجی و داخلی بنا ، طاق ها، مناره ها، گنبدها و محراب ها استفاده شده است. کتیبه های نسخ و ثلث سفید و درخشان، در طاقچه ها به کاتر رفته و نور ورودی از طریق پنجره های تعبیه شده در ساقه گنبد حالتی روحانی به فضا می بخشد. در بناهای ییلاقی تزئینات چوبی نقش اصلی را به عهده داشته و بر روی آن تذهیب کاری و نقاشی های لاکی استفاده شده است. از نمونه های معماری این دوره می توان به مسجد شاه اصفهان که توسط شاه عباس ساخته شده و اوج ساختمان سازی در اصفهان به شمار می آید اشاره کرد. این مسجد دارای ابتکارات و نوآوری هایی در هنر معماری است ، سردر ورودی آن در مرکز ضلع جنوب میدان(نقش جهان) قرار دارد، ولی خود مسجد با زاویه ای روبه قبله ساخته شده است ، معماران این تغییر زاویه مسجد را به قدری استادانه و با موفقیت اجرا کرده اند که در قسمت ورودی مسجد کسی به وجود چنین زاویه ای پی نمی برد و نمای عمومی آن از سمت میدان ناموزون به نظر نمی رسد.مساجد در این دوره همچنان با طرح چهار ایوانی و گنبدهای بزرگی که به اوج کمال رسیده اند، ساخته شده است .
مسجد شیخ لطف
اولین بنای ساخته شده در اطراف یک مربع می باشد که هسته سازنده یک مجتمع شهری جدید در زمان شاه عباس را تشکیل می داد. دالان ورودی ابتکاری بنا ، باعث شده که مسجد رو به سمت قبله بوده و در ضمن نمای بیرونی آن هم ردیف با میدان باشد. نورخورشید از طریق پنجره های دوتایی واقع درساقه گنبد وارد شبستان می شود. داخل گنبد کوتاه این مسجد با طرح های لوزی شکل که اندازه آنها رفته رفته تا مرکز گنبد کاهش می یابد تزئین شده است
مسجد جمعه یا مسجد اعظم
که می توان آن را کلکسیونی از مساجد دوره های پیشین دانست ، از دیگر شاهکارهای معماری دوره صفویه است ؛ با حفاری های اخیر، بسیاری از آثار مربوط به مساجد قدیمی قرن دوم هجری در این مکان و آثار و بقایای مساجد آل بویه و سلجوقیان کشف شده است
دوره قاجار:
این دوره را باید دوره افول معماری ایران به شمار آورد چرا که در مقایسه با ابنیه بسیار زیبای دوره صفوی ، بنایی که بتواند با آن برابری کند ، ساخته نشد. برجسته ترین ابنیه این دوره متعلق به فتحعلی شاه است که خود تقلیدی از ابنیه صفوی است و اکثر تزئینات مهم از هنر اروپایی اقتباس شده است .
مسجد و مدرسه سپهسالار(شهیدمطهری)
یکی از عمارت های معروف تاریخی تهران است که توسط میرزا حسین خان سپهسالار ساخته و وقف شده است . اولین کلنگ آن درسال 1296ق زده شد . حیاط مسجد توسط 62حجره ای که جهت سکونت طلاب ساخته شده ، از چهار جهت محصور شده است . در سردر هر یک از حجره ها طرحی بدیع و مجزا از یکدیگر با مقرنس کاری زیبا تزئین یافته است. در اصلی بسیار بزرگ، دو لَتی و فلزی است ودر قسمت بیرونی با کاشی کاری های معرق و مقرنس کاری زیبایی تزئین شده لست. گنبد اصلی عمارت بر روی شبستان تابستانی و تماماً از بیرون و درون کاشی کاری می باشد. کل ساختمان دارای 8 مناره است که تماماً با کاشیکاری تزئین شده است .( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
از دیگر مساجد دوره قاجار می توان به مسجد نصیرالملک در شیراز ، مسجد ومدرسه آقا بزرگ در کاشان و مسجد معاون الملک در کرمانشاه اشاره کرد.
.jpg)
.jpg)
.jpg)
| |||
| |||
| |||
| |||
| |||
| |||
| |||
|
معـماری ایرانی به شـش قـرن قـبل از میلاد مسیح باز می گـردد، که مـشـخـصات هـر دورهً معـماری را در دوره های مـخـتـلف تاریـخـی شـرح می دهـیـم :
1- معـماری دوران ماقـبـل تـاریخ تـا زمان حـکـومت مادها.
2- معـماری از زمان حکـومت مـادهـا تـا پـایان دوره حـکـومت ساسانیان .
در رابـطه با معـماری ایران، بایـد به خـوانـنـدگـان یـادآوری شـود، تـغـیـیـراتی کـه در رابـطه بـا هـنـر پـیـشـیـنـیان ایـران در معـماری داده شـده و نـحـوهً ساخـتمان سازی آن دوران. در سخـنی کـوتاه مـی تـوان به : حکـاکـی بـر روی سـنگ، گچکاری، نقاشی، آجرکاری، آئینه کاری، کاشی کاری، موزائیک کاری و دیـگـر کـارهـای تـزئـیـنی اشـاره کرد.
الـبـتـه مـا بایـد استـثـنـاهـایی هـم بـرای ساخـتـمان هـای چـنـد شـکـلی کـه بـرای مـواردی خـاص اسـتـفـاده می شد، قـائـل شـویم. این گـونـاگـونـی بـرآمـده از نـیـازهـای خـاص مـردم در زمـانـهـای مـتـفـاوت بـوده است.
هـنـرمـنـدان ایـرانی بـه دنـیـا ثـابـت کـردن کـه تـوانائـی هـای بالایی دارنـد و شـامـل احـتـرام بـسیار، بـخـاطر اثـرهـای تـاریخـی مـنـحـصر بـفـرد فـراوانـی کـه از خـود بـجـای گـذاشـتـه، هـسـتـند.بـنـظر مـشکـل می رسد که بـتوان معـماری ایرانی را از زمانـهـای بـسـیـار دور تـا بـحـال طـبـقـه بـنـدی کرد. اما، تـرتـیـبات زیـر مـی تـواند چـشـم انداز وسـیـعـی از ایـن کـارهـا در اخـتـیـار شـمـا قـرار دهـد: کـلـبه هـای ماقـبل تـاریـخ، شهـرهـا و قـصـبه های اولـیه، اسـتحـکـامات و دژهـای نـظـامی، معـابـد و آتـشـکـده ها، مـقـبـره ها و آرامـگـاه هـای بـزرگ، مـکـانهـای عـظـیـم تـاریـخـی، سـدهـا و پـلـهـا، بـازارهـا، حـمام هـا، جـاده هـا، مسـاجـد عـظـیـم، بـرجـهـا و مـنـاره هـا، ساخـتـمانهـای مـذهـبـی و محـلهـایی از دوران اسلامی، و هـمچـنـیـن بـنـاهـا و یـاد بـودهـای گـسـتـرده در کـشـور ایران.
از دیگـر چـیـزهـای مهـمی که بـرروی معـماری ایرانی تـاثـیـر گـذار بوده است، شـرایط مهـم آب و هـوائی در فلات ایران بوده است. بطور مـثـال سبک معـماری در شـمال کـشـور و کـوهـپـایـه های ایران بـا سـبک معـماری در جـنـوب و کویر ایران تـفـاوت دارد. اکـنـون با مصـادف شـدن بـا اطاعـات تـمام نـشـدنـی و حـیرت آوری کـه امـکـان آن در هـیچ کـشور دیـگـری نـیـست، نگـاهـی داریم گـذرا بـه معـماری ایرانی.

آﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﺧﻮاﻧﯿﺪ ﻧﻈﺮات ھﻮﺷﻨﮓ ﺳﯿﺤﻮن ﻣﻌﻤﺎر ﺳﺮﺷﻨﺎس اﯾﺮاﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﺧﯿﺮا ﺑﯿﺎن ﮐﺮده اﺳﺖ:
ھﻮﺷﻨﮓ ﺳﯿﺤﻮن ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﭼﻨﺪاﻧﯽ ﻧﺪارد. ﺑﺮﺧﯽ او را ﭘﺪر ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺪرن اﯾﺮان ﻣﯽداﻧﻨﺪ. ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ
ھﻨﺮی و ﻣﻌﻤﺎری وی در طﻮل ﻧﯿﻢ ﻗﺮن زﺑﺎﻧﺰد ھﻤﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎن ﻓﺮھﻨﮓ و ھﻨﺮ اﯾﺮان زﻣﯿﻦ اﺳﺖ، از طﺮاﺣﯽ
آراﻣﮕﺎهھﺎی ﺧﯿﺎم، اﺑﻮﻋﻠﯽ ﺳﯿﻨﺎ، ﻓﺮدوﺳﯽ، ﮐﻤﺎل اﻟﻤﻠﮏ، ﻧﺎدر ﺷﺎه اﻓﺸﺎر، ﮐﻠﻨﻞ ﻣﺤﻤﺪ ﺗﻘﯽ ﺧﺎن
ﭘﺴﯿﺎن، و دھﮫﺎ اﺛﺮ ﻣﻌﻤﺎری ﺟﺎوداﻧﻪ دﯾﮕﺮ ھﻤﭽﻮن ﻣﻮزه ﺗﻮس و ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺑﺎﻧﮏ ﺳﭙﻪ در ﻣﯿﺪان ﺗﻮﭘﺨﺎﻧﻪ
ﺗﺎ ﺻﺪھﺎ ﺑﻨﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ، ﻧﻘﺎﺷﯽ و ﺳﯿﺎه ﻗﻠﻢ و ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﺗﺪرﯾﺲ در داﻧﺸﮑﺪه ھﻨﺮھﺎی زﯾﺒﺎی
داﻧﺸﮕﺎه ﺗﮫﺮان ﺗﻨﮫﺎ ﺑﯿﺎن ﮔﻮﺷﻪ ای از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ھﻮﺷﻨﮓ ﺳﯿﺤﻮن اﺳﺖ. وی ﺳﺒﮏ
ﺧﺎﺻﯽ در ﻣﻌﻤﺎری اﯾﺮان ﭘﺪﯾﺪ آورد ﮐﻪ ﺗﻠﻔﯿﻘﯽ ھﻤﺎھﻨﮓ و ﻣﻮزون ﺑﯿﻦ ﮔﻮﻧﻪھﺎی ﻣﻌﻤﺎری ﺳﻨﺘﯽ و ﮐﮫﻦ
اﯾﺮان ﺑﺎ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و ﺳﺒﮏ ﻣﺪرن ﻣﻌﻤﺎری ﺟﮫﺎن اﺳﺖ.
اﯾﻨﮑﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ “ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ“ روی ﻏﺮض ﺧﺎﺻﯽ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ. ھﯿﭽﮕﺎه ﺷﻨﯿﺪه ﻧﺸﺪه
ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺴﯿﺤﯽ ﯾﺎ ﻣﻌﻤﺎری ﯾﮫﻮدی ﯾﺎ ﻣﻌﻤﺎری ﺑﻮداﺋﯽ. ﺳﮫﻢ اﺻﻠﯽ ﻣﻌﻤﺎری ﻣﻤﺎﻟﮏ ﻣﺴﻠﻤﺎن
از ﻣﻌﻤﺎری اﯾﺮاﻧﯽ ﻧﺎﺷﯽ ﻣﯽﺷﺪه و ﺑﺮای ﮐﻤﺮﻧﮓ ﮐﺮدن آن از واژه “اﺳﻼﻣﯽ“ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ
ھﻤﺎﻧﻄﻮری ﮐﻪ ﻧﺎم ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس را ﮐﻪ ﺻﺪھﺎ ﺳﺎل اﺳﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺎم ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد را ﻋﻤﺪا
ﻣﯽﺧﻮاھﻨﺪ ﺧﻠﯿﺞ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﮕﺬارﻧﺪ. ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻤﺎﻟﮏ ﻋﺮﺑﯽ ﭘﻮل ﺑﺎدآورده ﻧﻔﺖ را ﻣﯽدھﻨﺪ و ﺗﻮی
ﻧﻤﺎﯾﺸﮕﺎهھﺎ و ﻧﻮﺷﺘﻪھﺎ و ﮐﺘﺐ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﭘﻮﻟﮫﺎ ﺧﺮج ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﺳﻢ “ھﻨﺮ اﺳﻼﻣﯽ“ و “ﻣﻌﻤﺎری
اﺳﻼﻣﯽ“ را راﯾﺞ ﮐﻨﻨﺪ.
ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﭘﯿﺶ در ﺳﻮﺋﯿﺲ ﻧﻤﺎﯾﺸﮕﺎھﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان “ھﻨﺮ اﺳﻼﻣﯽ“ ﺑﺮﭘﺎ ﺷﺪه ﺑﻮد وﻟﯽ 98 درﺻﺪ آن
آﺛﺎر ھﻨﺮی ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ اﯾﺮان ﺑﻮد و در ﮐﻨﺎرش ھﻢ ﯾﮏ ﭼﺮخ ﭼﺎه از ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ھﻢ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، ھﻤﯿﻦ و
ﺑﺲ. اﯾﻦ ﺗﻌﺼﺒﺎت ﺧﺎص اﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﻮل ﻣﯽدھﻨﺪ و ﺑﺮای ﺧﻮدﺷﺎن ﺳﮫﻢ ﻣﯽﺧﺮﻧﺪ، آﻧﮫﻢ از ﺳﮫﻢ ھﻨﺮ
اﯾﺮان. ﺑﺎﺿﺎﻓﻪ، ﻣﻤﺎﻟﮏ ﻣﺴﻠﻤﺎن از اﻧﺪوﻧﺰی ﺗﺎ ﻣﺮاﮐﺶ و از ﺗﺮﮐﺴﺘﺎن در ﻏﺮب ﭼﯿﻦ ﺗﺎ وﺳﻂ آﻓﺮﯾﻘﺎ و
ﺣﺘﯽ ﻗﺴﻤﺘﯽ از اروﭘﺎ ﺑﺎ ﺗﻔﺎوتھﺎی ﺑﺴﯿﺎر ﻓﺎﺣﺶ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﺋﯽ، ﻓﺮھﻨﮕﯽ و ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ
ھﯿﭻ ﺷﺒﺎھﺘﯽ ﻓﯽ اﻟﻤﺜﻞ ﺑﯿﻦ ﻣﻌﻤﺎری اﻧﺪوﻧﺰی ﺑﺎ ﻣﻌﻤﺎری ﺳﻨﮕﺎل وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﻟﺬا ﻧﻤﯽﺗﻮان از ﭼﯿﺰی
ﺑﻪ ﻧﺎم “ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ“ ﻧﺎم ﺑﺮد. ﺻﺮف وﺟﻮد ﻣﺴﺎﺟﺪ، آﻧﮫﻢ ﺑﺎ ﺳﺒﮏھﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ و ﮔﺎھﺎ ﻣﺘﻀﺎد در
اﯾﻦ ﮐﺸﻮرھﺎ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﻨﻨﺪه اﺳﺘﻔﺎده از واژه ﻓﻮق ﻧﻤﯽﺷﻮد.
AutoCAD آشنايي مقدماتي با 2004
19
مباحث مورد نظر
پس از مطالعه اين فصل با مباحث زير آشنا خواهيد شد:
AutoCAD شرح كاربردهاي
در دهه ي هشتم قرن نوزدهم امر ساختمان در شيكاگو ناگهان رونق و رواج تازه گرفت و آسمان خراش هايي به ارتفاع دوازه، چهارده، شانزده و بيست و سه طبقه ساخته شدند كه بر خلاف آسمان خراش هاي ديگر آمريكا در شهر پراكنده نبودند. بلكه در مسافتي كوتاه از يكديگر قرار داشتند. هر يك از اين آسمان خراش ها شكل و نام خود را داشت و به صفاتي خاص ممتاز بود. اما عدم شباهت آنها جمع آشفته اي به وجود نمي آورد.
ساختمان ها در آمريكا معمولاٌ عمري كوتاه دارند بسياري از بهترين نمونه هاي آن ها تاكنون كوبيده شده اند و برخي ديگر به نظر مي رسد سرنوشتي جز نيستي ندارند.
مكتب معماري شيكاگو بيش از هميشه بين سالهاي 1883 و 1983 رشد يافت و قدرت گرفت. نقل مطالبي از دو نوشته ما را از وضعيت معماري شيكاگو از آغاز و انتهاي اين زمان مطلع مي دارد.
بعد از سال 1830 در هيچ زمان ديگري شهر شيكاگو به اندازه سال 1882 به خود چنين افزايش جمعيت و رواج تجارت و رونق كارهاي ساختماني را نديده است. بناها غول آسا وپر خرجند ... براي اجاره دفاتر تجارتي آن قدر متقاضي فراوان است كه هنوز اجازه ساختن يك بنا از شهرداري به دست نيامده براي آن مستاجزين بسيار پيدا شده اند. قبل از آن كه بنا به اتمام رسد تمام آن به اجاره رفته است. عمارات يكي بعد از ديگري ساخته مي شوند و سر به ابري دارند كه بر شهر سايه افكنده.
نوشته ديگر مربوط به سال 1893 اندكي قبل از بحران بزرگ شهر شيكاگو است. مكرر در شيكاگو اتفاق افتاده است كه روزنامه هاي صبح، آگهي اجاره ي بزرگترين بنا را در دفاتر كار منتشر كرده اند و روزنامه هاي عصر همان روز آگهي هاي ديگر براي احجاره بناهاي بهتر و بزرگتري انتشار داده اند.
در دهه ي هشتم قرن نوزدهم *»لوپ» ناحجيه مركزي و تجارتي شيكاگو تصوير كاملي از جرأت و جسارت معماران آمريكايي در حل مسائل معماري بود. تعداد ساختمان ها در خيابان هاي اين قسمت چندان بود كه تمام اين قسمت را چون برجي در ميان ناحيه ي بسيار وسيعي كه آن را در بر مي گرفت به ديده مي آورد. در زماني كه اين ساختمان هاي عظيم در شيكاگو بر پا مي گشتند؛ اين شهر مركز تجمع كالاهاي نواحي غرب و غرب ميانه ي آمريكا بود و نه مانند نيويورك صرفاً مركز عظيم دفاتر بورس. رشد سريع داد و ستد در شيكاگو و ورود و خروج كالاهاي بي شمار به اين شهر، توسعه ي ناگهاني ناحيه تجارتي آن – لوپ – را لازم آورد و براي اين توسعه ي ناگهاني لازم بود از امكانات جديد ساختماني استفاده شود. امكاناتي كه تا آن زمان فقط در ساختن پل ها و بناهاي صنعتي مورد استفاده قرار گرفته بود.
عمارات بزرگ براي شركت هاي تجارتي و بيمه ها نخستين بناهايي بودند كه در اين زمان در شيكاگو ساخته شدند. بزودي ساختمان هاي بزرگ ديگر براي مقاصدي ديگر بر پا گشتند. هتل هاي بزرگ براي مسافرين بسيار كه به اين شهر مي آمدند و يا بناهايي كه جوابگوي چند مقصود مختلف در يك جا بودند، في المثل بنائي موسوم به «اديتوريوم ادلر و سالون» كه براي دفاتر تجارتي، هتل و تاتر ساخته شد. در اين زمان حل مسئله ي آپارتمان هاي مسكوني نيز مسئله اي كه تاكنون حل كامل آن ميسر نگشته است – با مداومت و جرأت بسيار آغاز گشت.
ساختمان دفاتر كار، نقطه آغاز مكتب معماري شيكاگو:
اساس مكتب معماري شيكاگو به آسمان خراش هاي دفاتر كار يا به عبارت ديگر به مراكز اداري اين شهر – پيوسته است . در ساختن اين آسمان خراش ها مسائل مهندسي فراوان پيش مي آمد و مؤسس مكتب معماري شيكاگو «ويليام لوبارن جني» پيش از آن كه معمار باشد مهندس بود. تعليمات و تجربيات «جني» در مهندسي ساختمان كامل بود و در هنگ مهندسين سپاه «شرمن» با درجه ي سرواني خدمت كرده بود. وي در تعليم معماران جوان شيكاگو همان نقشي را ايفا كرد «پطر بهرنس» در تعليم معماران آلمان (در حدود 1910) و يا «اگوست پره» در تعليم معماران فرانسه. «جني» به معماران جوان مسائلي را آموخت كه در مدارس معماري راه حلي بر آنها متصور نبود.
آغاز توجه به اشكال خالص
معماران مكتب شيكاگو اساس ساختماني تازه اي در بناهاي خود بكار بردند: اسكلت آهني، كه در آن زمان صرفاً «ساختمان شيكاگو» ناميده مي شد.
«پي شناور» نيز كه مناسب با خاك سست شيكاگو است اختراع اين معماران بود. پنجره هايي بزرگ كه طول آن در جهت افقي قرار گيرد نيز براي نخستين بار توسط اين معماران بكار رفت و از همين رو «پنجره هاي شيكاگو» ناميده شد.
ساختمان هاي تجاري و اداري نيز زاده ي نيروي خلاقه ي اين معماران بود.
اهميت اين مكتب از نظر تاريخ معماري در اين است كه براي نخستين بار در قرن نوزدهم به جدايي بين فن ساختمان و معماري بين مهندس و معمار پايان داد، جدائي كه در تمام قرن هيجدهم ادامه داشت. شاگردان اين مكتب با دليري شگفت آوري كوشيدند از فرم هاي پيچيده ي دوران گذشته دوري جويند و فرم هائي «خالص» بيافرينند كه وحدت فن ساختمان و معماري را ميسر دارد.
نظريه ي معاصران مكتب معماري شيكاگو درباره ي آن:
معماران هشتمين دهه قرن نوزدهم اين مكتب از شجاعت خود كاملاً باخبر بودند. به سال 1890 «جان روت» سازنده ي آسمان خراش «منادناك» در خطابه ي خود درباره ي ساختمان هاي تجاري چنين گفت: «آراستن اين بناها ه تزيينات و ريزه كاري ها به پشيزي نمي ارزد.
بر عكس اين ساختمان ها بايد صرفاً با حجم و با تناسب خود مظهر اساسي نيروهاي عظيم و پايدار تمدن جديد باشند.
«يكي از نتايج روش هائي كه بدان ها اشاره كرده ايم اين خواهد بود كه طرح معماري براساس عوامل اساسي فن ساختمان استوار خواهد شود. اهميت ساختمان اين آسمان خراش ها چندان حياتي است كه رهائي فرم هاي ظاهري را ايجاب مي كند و خواست هاي تجارتي و ساختماني چنان مبرم است كه تمام اصول معماري در هر يك از اجزاء بنا بايد بر اين خواست ها استوار گردد. تنها با چنين شرايطي مي توان مصمم و با هدف هايي قطعي كار كرد، مي توان مظهر و نمودار حقيقي عصر بود، مي توان اميدوار بود كه معماري از مظاهر حقيقي هنر برخوردار گردد.»
دستاورد های برجسته تمدن بیزانس عبارت بود از اداره امور دولتی و هنر تزئینی :
دولت و کشوری که یازده قرن دوام آورد، و سانتا سوفیایی که هنوز هم بر جاست. تازمان یـوستینیانوس دیگر هـنر مشرکانه به پایان رسیده بود و نیمی از آثار آن منهدم یا مـعیوب گشته بود . چپاول بربرها ،غارتگری امـپراطوری ،و آسیب وارد از طرف مـومنان فرایندی از تبـاهی و غفـلت را پـیش آورد که تـا زمان پـترارک در قـرن چهارم بـرای حـفظ بقایای آنـها مجاهدت کرد، همچنان ادامه یافت.یک عامل انهدام این آثار این اعتقاد عام بود که خدایان مـذهب شرک ابـلیـسها هــستند و مـعابد آنها خانـه شیاطین است؛ در هـر حال چنیـن احساس می شود که مـصالح ویرانه ها در بنای کـلیـسا های مـسیحی یا خانه ها مـورد استفاده ی بهتری دارد.خـود مـشرکـان غالباً در ایـن چپـاول شرکت داشـتـند ،چند تـن از امپراطوران مسیحی،مخصوصاً هونوریوس و تئودوسیوس دوم،در حفظ بناهای کهن بـسیار کوشیده اند و روحانیون روشنفکر نیز پارتنون ،معبد تسئوس ، پانتئون ، .و چند بنای دیگر را با تبدیل آنها به معابد مسیحی ، از آسیب مصون داشتند.
مـسیحیت نـخسـت هنر را تکیه گـاه شرک،بـت پـرستی ،و فـساد اخلاق می دانـست ؛ پیکرهای برهنه باحرمت بکارت و تجرد سازگار نبودند.وقتی که جسم آلت شیطان انگاشته می شد، و راهبان به عنوان وجود آرمانی جایگزین پهلوانان می شدند، دقت در اندامهای بدن از عالم هنر حذف شد ، در نتیجه مجسمه سازی و نقاشی تـبدیل به هنر باز سازی چهره های بیحالت و جامه های بیشکل گشت.اما وقتی که مـسیحیت پـیروز شد و برای جای دادن جماعات روبـه تـزاید باسیـلیکـا های بزرگ لازم آمـد،سـنتـهای هـنری محلی و ملی دوباره سر بر آورد و هنر معماری از میان ویرانه ها قـد برافراشت.به علاوه این بناهای وسیع بناچار تزئیناتی را می طلبیدند؛عبادت کنندگان نیاز داشتند مجسمه هایی ازمسیح و مریم داشته باشند تا نیروی تخیلشان بر انگیخته شود ، و تصویر های داشته باشند که داستـان مـصـلوب شـدن مـسیح را برای مردم عامی و بـیسواد باز گـویند ، بـدین تـرتیـب مجسمه سازی ، موزائیک کاری و نقاشی احیا شد .
در رم ، هنر جدید با هنر قدیم چندان تـفاوتی نداشت ، استـحکام ساختمان ، سادگی شکل و سبک بـاسیلیکا یی ستوندار از شرک به مسحیت منتقل شد. در نزدیکی سیرک نرون ،بر تپه واتیکان معماران قسطنطنین نخستین کلیسای سان پیترو را به طول 115 و عرض 65 متر ساخته بودند ؛ این کلیسا به مدت دوازده قرن معبد بزرگ مسیحیت لاتینی باقی ماند ، تا آنکه برامانته آن را ویران کرد و بر جای آن کلیسای وسیعتری به همان نام ساخت که هنوز هم بر پاست .
از آن زمان تا کنون طرح باسیلیکایی طرح مطلوب و مناسب بوده است؛زیرا هزینه ناچیز آن ، سادگی پر شکـوهـش ، و مـنطق ساخـتمانی و اسـتحکام بسـیارش آن را در هـر نسـل مقبول و مطلوب ساخته است . اما طرح بـاسیلیکـایی به این آسـانیـها تـغییر و تـحول پیدا نکرد.معماران اروپا همواره در صدد یافتن طرحهای جدیدی درباره این کـلیسا ها بودند ، و این طرحها را در شرق یافـتند . دیوکلتیانوس در اوـین قرن چهارم به هـنر مندان خود آزادی کامل داده بود تا تجربه لازم را در ساختمان کاخی برای دوران کناره جوییش انجام دهند، و آنها انقلابی در هنر معماری اروپایی به وجود آوردند.
از بررسي كارواسراهاي سراسر ايران چنين بر مي آيد كه اساس معماري كاروانسراهاي ايران ، مانند ساير بناها ، تابع شيوه ، سنت و سبك رايج زمان بوده است . با اين ترتيب مي توان پنداشت كه كاروانسراهاي پيش از اسلام نيز تابع شيوه معماري زمان بوده و معماري خاصي نداشته است .
ولي ذكر اين نكته ضروري است كه شيوه معماري ، محل و منطقه ، مصالح ساختماني و موقعيت جغرافيائي نقش موثري در ايجاد اينگونه بناها داشته است شيوه ساختمان و معماري كاروانسراها از روزگار كهن تا به امروز دگرگوني بسيار نيافته و معمولا سبك بناي آنها همان ايجاد باره بند ها و اطاقهايي است.كه پيرامون حياط محصور،ساختهميشدهاست.و ليدرطرحو خصوصيات هر كدام ويژگي هائي بچشم مي خورد . چنانكه انواع ساباط ساده تا كاروانسراهاي بزرگ با طرحهاي جالب معماري است كه در گوشه و گاهي در ميان اضلاع ديواره هاي آن برجهاني قرار گرفته بطوريكه دروازه ميان دو برج يا شبه ستون جاي دارد و داراي سر دري است كه گاهي بر فراز آن ساختمان دو طبقه اي ساخته اند . در كاروانسراها اطاق هاي مسافران معمولا پيرامون حياط ساخته ميشده و پشت آنها اصطبل قرار داشته كه درب ورودي اصطبل ها در چهار گوشه داخلي بنا قرار داشته و گاهي در ايوان ورودي حياط باز مي شده است.
در دوره صفوي طرح معماري كاروانسراها متنوع گرديد و علاوه بر كاروانسراهاي چهار ايواني نوع كوهستاني ، مدور – هشت ضلعي و كويري بر طبق موقعيت جغرافيائي و مكاني احداث گرديد و. در دوره هاي زنديه، افشاريه و قاجاريه احداث كاروانسراها بشيوه گذشته ادامه پيدا كرد . از نظر طرح و نقشه كاروانسراها ي بشيوه گذشته ادامه پيدا كرد . از نظر طرح و نقشه كاروانسراهاي دوره ياد شده عموما از نوع چهار ايواني بوده و از لحاظ مصالح ساختماني نيز بر خلاف دوره متقدم كه از كه آجر و سنگ بوده اغلب از خشت استفاده شده است . همچنين بسياري از كاروانسراهاي دوره صفوي در عهد قاجاريه در طول 25 قرن كاروانسراها در ايران در مكان هاي دور افتاده مأوي و مسكن موقتي براي كاروانيان بوده ولي امروزه مهمانخانه و هتل جاي كاروانسراها را گرفته است .
آثاري كه از كاروانسراهاي كهن بدست آمده نشان مي دهد كه اطاق هائي براي نگهبانان ، كاروانسرا دار يا مامورين ساخته مي شده است . ولي كاروانسراهاي تجارتي داخل شهرها عموما دوطبقه بودند . در دو طرف دروازه ورودي داخل كاروانسرا نيز معمولا اطاق هائي براي پاسداران و كاروانسرا دارساخته مي شده است.
معمولا هر كاروانسرا داراي چاه آب و آب انباري است كه گاهي در وسط كاروانسرا در زماني خارج از محوطه جهت تامين آب مورد نياز مسافران ساخته شده است.آب انبارها از نظر معماري به اشكال مختلف ساخته ميشدند بعضي داراي شكل مستطيل باسقف ساده و بعضي مواقع در خارج كاروانسرا و بعضي مواقع در خارج كاروانسرا ساخته مي شدند مثلا آب انبارهاي كاروانسرا هاي خليج فارس همه بيرون از بنا قرار دارند . درحاليكه در مناطق مركزي عموما در داخل كاروانسراها براي رفع نيازمنديها مسافرين ، حتي نانوائي ، قصابي، آسياب ، نماز گاه و يك سري دكان جهت خريد فروش كالاهاي كارواني وجود داشت.
براي مثال مي توان از كاروانسراي دير گلچين در جنوب تهران در حاشيه كوير-وكاروانسرايمهيار واقع در جاده اصفهان شيراز نامبرد .
كاروانسراهاي حاشيه كوير نواحي مركزي ايران دراي بادگير است كه فصل تابستان هواي خنك را به اطاقهاي كاروانسرا مي رساند.
بادگيرها عموما در جهت مقابل دروازه ورودي روي ايوانها ساخته مي شده اند ، مانند رباط زين الدين در جاده يزد – كرمان و كاروالنسراي جوكار در نزديكي طبس .
در بسياري از كاروانسراها بخصوص از دوره صفويه به بعد بخاري ديواري يا مكاني براي بر افروختن آتش تعبيه شده است محل بخاري هاي ديواري يا در اطاق ها ساخته مي شده يا در محل هاي سر پوشيده . بيرون اطاق ها و همچنين بخاري هاي مرتفعي در اصطبل ها براي گرم شدن حيوانات ايجاد مي شده است كه جاي آن اغلب در پشت ديوار اطاق هاي مسكوني مسافرين بوده است . در كاروانسراهاي نوع كوهستاني اهميت بخاري به حدي بوده كه محل وسيعي را براي قرار دادن آتش و بخاري انتخاب كردهاند .
آبريز گاهها معمولا در گوشه حياط كاروانسرا و در زير يا داخل برجها ساخته مي شده است .
مصالح ساختماني اصلي بناي كاروانسراها در ايران از سنگ و آجر بوده است سنگ به دو صورت مورد استفاده قرار مي گرفته . در بعضي موارد سنگ ها كاملا استادانه تراش داده مي شده و در برخي اوقات از قطعات كوچك سنگهاي نتراشيده استفاده مي كردند . در بعضي نقاط نيز از تلفيق سنگ و آجر پي بنا را مي ساخته اند . نماي خارجي و داخلي عموما از آجر بوده است. در برخي از كاروانسرا ها از خشت و يا بلوك هاي خشتي استفاده مي شده است .
سقف اغلب كاروانسراهاي ايران نوك تيز و شيب دار است. بام ها اكثرا مسطح و باشيب كم ساخته شده اند و در قسمت هائي كه اطاق هاي بزرگ دارند سقف ها شكل قوسي دارند .
آب باران بوسيله ناودانها ئي كه در روي ديوار خارجي كاروانسرا ساخته ميشد به بيرون از كاروانسرا هدايت مي گرديد ولي دربعضياز كارونسراها نيز ناودانهائي كه در ديوار هاي حياط داخلي كار گذشته شده مشاهده شده است . تمامي درها و پنجره ها و تو رفتگي ديوارهاي حياط و اطاقهاو ايوانها در زمان صفويه با سقف هلالي ساخته شده اند بسياري از كاروانسراها همانند بناهاي مذهبي همدوره خود داراي تزئينات معماري مانند : آجر كاري – كاشيكاري – گچ بري و سنگ كاري مي باشد . تزئينات عموما در نماي خارجي كاروانسراها در قسمت دروازه ورودي ، طاقنما ها و ايوانها بكار مي رفته است . از كاروانسرا هائيكه داراي تزئينات جالب توجهي مي باشند . مي توان رباط شرف – رباط چاهه ، مهيار ، رباط پسنج و كاروانسراي گذر نام برد .
از نظر معماري كاروانسراهاي ايران متنوع بوده معماران ايران از طرح ها و نقشه هاي گوناگوني براي ايجاد كاروانسراها استفاده كردند .
تنوع طرح و نقشه هاي كاروانسرا هاي ايران ايجاب مي نمايد كه اين كاروانسراها برگروه هاي مختلف تقسيم گردند و خصوصيات و ويژگي هاي هر گروه جداگانه مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد .
آرتور ابهام پوپ معتقد است كه :
«احداث و ايجاد كاروانسراها در ايران پيروزي بزرگ معماري ايران است و در هيچ جاي دنيا كاربرد و ويژگي هاي خاص معماري آن را نمي توان ديد ».
مطالعاتي كه توسط ماكسييم سيرو درباره طبقه بندي كاروانسراهاي ايران در دوره صفوي و بعد از آن انجام گرديده و تقسيم اين بناها به دو گروه كاروانسراهاي كوهستاني و كاروانسراهاي حياط دار دشت كافي براي شناخت همه كاروانسراهاي ايران نيست.از آنجايي كه احداث كاروانسراهاي ايران به دلايل گوناگون شكل و گسترش يافته شايسته است تمامي دلايل آن از شرايط آب و هوائي ، تا شيوه معماري منطقه اي مورد بررسي قرار گيرد.
در درجه اول كاروانسراهاي ايران را مي توان به گروهاي ذيل تقسيم بندي نمود:
الف) كاروانسراهاي كاملا پوشيده منطقه كوهستاني .
ب) كاروانسراهاي كرانه هاي پست خليج فارس .
ج) كاروانسراهاي حياط دار مناطق مركزي ايران .
گروه سوم از نظر پلان به انواع مختلف تقسيم بندي مي شوند:
از نظر معماري با اينكه طي قرنها پيشرفت هائي از لحاظ فرم بنا در ساختمان كاروانسراها بوجود آمده و علي رغم شباهت زيادي كه بين بنا هاي هر گروه ديده مي شود . ولي در جزئيات هر يك ويژگي هائي به چشم ميخورد كه از نظر تنوع حيرت آور است .
معماری رومانسک اصطلاحی است که جهت تشریح موضوعی از اروپا که معماری را در اواخر قرن ۱۰ تحت تأثیر قرار داد و در روش گوتیک دخالت خود در طول قرن ۱۲. روش رومانسیک در انگلستان بصورت سنتی*تری به نام معماری نورمان خوانده شد. معماری رومانسیک با کیفیت توده*ای آن، دیوارهای ضخیمش، طاقهای گردش، پایه*ها محکم، تاقهای فنری برجهای بزرگ و دالانهای تزئین شده*اش شناخته شده*است. هر ساختمانی شکل واضحی را نشان می*دهد و به ندرت دارای نقشه*های معمولی متقارن هستند بنابراین نمای کلّی آنها نسبت به ساختمانهای گوتیک که دنبالروش است ساده*تر به نظر می*رسد. این روش درست در طول اروپا قابل تشخیص است علیرغم خصوصیات علی و مواد مصرفی متفاوت. اگر چه قلعه*های زیادی دراین دوره وجود داشت اما آنها قابل قیاس با کلیساهای غیرقابل شمارش که بهترین آنها کلیساهای صومعه بود نیستند بیشتر آنها هنوز موجودند که بیش کامل و به ندرت قابل استفاده. کاندرال زیر، چپ و کلیسای گوتیک بانوی ما رومانسیک ابتدا بوسیله چارلز و می*گرویل باستان*شناس بکار رفت او در اوایل قرن ۱۹ جهت تشریح معماری اروپای غربی از قرن ۳الی ۵ زمانی که تاریخ بیشتر ساختمانها مشخص نبود به کاربرد بنابراین شرح آن قابل اثبات نیست. این اصطلاح در حال حاضر برای دوران محدودتری از اواخر قرن ۱۰ قرن ۱۲ به کار می*رود. لغت جهت توضیح روشی به کار می*رود که قرون وسطایی شناخته شده و دلالت بر گوتیک دارد هنوز طاقهای رومی را در خود دارد و بنابراین به نظر می*رسد ادامه پشت روم باشد البته خیلی ساده*تر و نوعی با تکنیکهای حاذقانه کمتر است. اصطلاح پیش- رومانسیک بعضی مواقع به معماری آلمان در دوران کارولینگیان و اوتانیان اطلاق می*شود در حالیکه رومانسیک اولیه به ساختمانهای ایتالیائی، اسپانیائی و قسمتی از فرانسه که خصوصیات رومانسیک دارند اما از لحاظ زمانی به دوران ماقبل صومعه کلانی می*رسند گفته می*شود. تاریخ بامبورگ کاتدرال مطلبی مجزا از تعداد زیادی از کلیساهای بزرگ رومانسیک از سنت آلمان ارائه داده*است.
پایه ، اساس معماری رومانسیک یک روش متمایز بود که در سطح اروپا از زمان امپراطوری رومان انتشار یافت علیرغم نقش هنر تاریخی قرن نوزدهم که معماری رومانسیک ادامه*ای از رومان بود در حقیقت تکنیکهای ساختمان*سازی رومان با آجر و سنگ به شدت در بیشتر قسمتهای اروپا از بین رفته بود و دربیشتر کشورهای شمالی اصلاً پذیرفته نشده بود مگر در ساختمانهای اداری در حالیکه در اسکاندیناوی اصلاً شناخته نشود.
مدت زمان کمی پس از آخن کاتدرال دستنویس*های قابل ملاحظه*ای از قرن ۹ وجود دارد که نشان دهنده نقشه ساختمان صومعه اس تی گان در سوئیس است نقشه*ای با تمام جزئیات است با دیرنشین*های مختلف و سطوح عملکرد آنها. بزرگترین ساختمان کلیسا است که نقشه آن بطور متمایزی آلمانی است. دارای دو برآمدگی در دو انتهایش است همچنین سازماندهی که دارد عموماً درجای دیگری دیده نمیشود. خصوصیت دیگر کلیسا تقسیم*بندی منظم، نقشهٔ گرد برج صلیب است که مقیاسی است برای تمام نقشه. این خصوصیات هر دو در رومانسیک پیشین کلیسای مایکلز، هیلدشایم دیده می*شود ۱۰۳۰-۱۰۰۱. معماری روش رومانسیک به طور هم زمان در شمال ایتالیا، قسمتهایی از فرانسه و پنسیلوانیای ایبریایی در قرن دهم و قبل ازتأثیرگذاری صومعه*های کلونی گسترش یافت. این روش را بعضی مواقع رومانسیک اولیه یا لامبارت رومانسیک مینامیوند که خصوصیات آن: دیوارهای ضخیم، فقدان مجسمه و وجود طاقهای تزئینی ریتمیک به عنوان کمربند لامبارت شناخته شده*است.
سیاست کاتدرال ساینت فرانت، پری جوکس، فرانسه دارای پنج گنبد شبیه کلیسای بیزانتین می*باشد اما با ساختمان رومانسیک. چارل ماگنی بوسیله پاپ در روز کریسمس در سال ۸۰۰ بعد از میلاد در پیترز با سیلیکا بوسیله پاپ تاج*گذاری شد به این منظور که امپراطوری روم غربی قدیم را بازسازی نماید. روند سیاسی چارل ماگنی ادامه یافت تا زمانیکه بیشتر اروپا را تحت سیطره خود قرار داد. همراه با ورود تدریجی ایالت سیاسی مجزا که در حقیقت به ملتها جوش خورده بودند. چه بوسیله وفاداران یا شکست خوردگان، پادشاهی آلمان به امپراطوری مقدس روم خاتمه داد. تصرف انگلیس بوسیله ویلیام، دوک نرماندی در هر بر ۱۰۶۶ باعث اتحاد آن کشور شد همچنین اتحاد ساختمان قلعه*ها و کلیساها که باعث استحکام حضور نورمن گردید. در آن زمان هنگامیکه ساختمانهای به جا مانده از امپراطور روم قبلی روبه انحطاط نهاد و آموزش*ها و صنعت آن ناپدید گردید ساختمانهای گنبدهای آجری و حکاکی*های معماری تزئینی بدون تنزل با تمام جزئیات ادامه یافت. اگر چه به شکل عظیمی تا سقوط روم در امپراطوری مستحکم بیزانتین بدون تنزل ادامه یافت. کلیساهای گنبددار استانبول و اروپای شرقی معماری شهرهای معینی را تحت تأثیر قرار دادند. بخصوص از طریق تجارت و جنگهای صلیبی. قابل ملاحظه*ترین ساختمان، مارکز باسیلیکا، ونیز است اما تعداد زیادی نمونه*ها با معروفیت کمتر وجود دارد. به خصوص در فرانسه مانند کلیسای سانیت، فرانت، پری گوکس و آنگولیم کاتدرال. بیشتر اروپا بوسیله فئودالیسم تحت تأثیر قرار گرفتند در فئودالیسم رعیت*ها تصدی زمینهایی را که در آن کار می*کردند درازای خدمات ارتشی از روسای محلی گرفتند. نتیجه آن این بود که می*توان آنها را برتر نامید نه تنها در مشاجرت محلی بلکه جهت پیروی پادشاهان برای مسافرت در سطح اروپا به جهت جنگهای صلیبی اگر از آنها خواسته میشد. جنگهای صلیبی ۱۲۷۰-۱۰۹۵ باعث مهاجرت افراد زیادی شد و همراه با آنها عقاید و مهارتهای تجاری انتقال یافت به خصوص آنهایی که در ساخت استحکامات و کارهای فلزی جهت آماده*سازی ارتش دخالت داشتند که این موارد جهت، ساخت و تزئین ساختمانها نیز به کار میرفت. مهاجرت مداوم مردم،رهبران ، اشراف، اسقف*ها، صنعتگران و رعایا عامل مهمی درایجاد تجانس روشهای ساختمان*سازی و روش شناخته شده رومانسیک علیرغم تفاوتهای محلی بود. در کلیسای آندروز، کراکو، برجهای جفت در نقشه هشت ضلعی هستند و دارای گنبدهایی با روش دوران باروک می*باشند.
مذهب در سطح اروپا در اواخر قرن یازده و قرن دوازده رشد بی*سابقه*ای در تعداد کلیساها دیده می*شود. تعداد زیادی از این ساختمانها بزرگ و کوچک هنوز موجودند که شامل کلیساهای بسیار شناخته شده مانند سانارماریا در کاسمدین روم، باپتیستری در فلورانست و سان ژنوماگیوردر ورانو می*باشد.
قابل تشخیص است علیرغم خصوصیات علی و مواد مصرفی متفاوت. اگر چه قلعه*های زیادی دراین دوره وجود داشت اما آنها قابل قیاس با کلیساهای غیرقابل شمارش که بهترین آنها کلیساهای صومعه بود نیستند بیشتر آنها هنوز موجودند که بیش کامل و به ندرت قابل استفاده. کاندرال زیر، چپ و کلیسای گوتیک بانوی ما رومانسیک ابتدا بوسیله چارلز و می*گرویل باستان*شناس بکار رفت او در اوایل قرن ۱۹ جهت تشریح معماری اروپای غربی از قرن ۳الی ۵ زمانی که تاریخ بیشتر ساختمانها مشخص نبود به کاربرد بنابراین شرح آن قابل اثبات نیست. این اصطلاح در حال حاضر برای دوران محدودتری از اواخر قرن ۱۰ قرن ۱۲ به کار می*رود. لغت جهت توضیح روشی به کار می*رود که قرون وسطایی شناخته شده و دلالت بر گوتیک دارد هنوز طاقهای رومی را در خود دارد و بنابراین به نظر می*رسد ادامه پشت روم باشد البته خیلی ساده*تر و نوعی با تکنیکهای حاذقانه کمتر است. اصطلاح پیش- رومانسیک بعضی مواقع به معماری آلمان در دوران کارولینگیان و اوتانیان اطلاق می*شود در حالیکه رومانسیک اولیه به ساختمانهای ایتالیائی، اسپانیائی و قسمتی از فرانسه که خصوصیات رومانسیک دارند اما از لحاظ زمانی به دوران ماقبل صومعه کلانی می*رسند گفته می*شود. تاریخ بامبورگ کاتدرال مطلبی مجزا از تعداد زیادی از کلیساهای بزرگ رومانسیک از سنت آلمان ارائه داده*است.
پایه ، اساس معماری رومانسیک یک روش متمایز بود که در سطح اروپا از زمان امپراطوری رومان انتشار یافت علیرغم نقش هنر تاریخی قرن نوزدهم که معماری رومانسیک ادامه*ای از رومان بود در حقیقت تکنیکهای ساختمان*سازی رومان با آجر و سنگ به شدت در بیشتر قسمتهای اروپا از بین رفته بود و دربیشتر کشورهای شمالی اصلاً پذیرفته نشده بود مگر در ساختمانهای اداری در حالیکه در اسکاندیناوی اصلاً شناخته نشود.
مدت زمان کمی پس از آخن کاتدرال دستنویس*های قابل ملاحظه*ای از قرن ۹ وجود دارد که نشان دهنده نقشه ساختمان صومعه اس تی گان در سوئیس است نقشه*ای با تمام جزئیات است با دیرنشین*های مختلف و سطوح عملکرد آنها. بزرگترین ساختمان کلیسا است که نقشه آن بطور متمایزی آلمانی است. دارای دو برآمدگی در دو انتهایش است همچنین سازماندهی که دارد عموماً درجای دیگری دیده نمیشود. خصوصیت دیگر کلیسا تقسیم*بندی منظم، نقشهٔ گرد برج صلیب است که مقیاسی است برای تمام نقشه. این خصوصیات هر دو در رومانسیک پیشین کلیسای مایکلز، هیلدشایم دیده می*شود ۱۰۳۰-۱۰۰۱. معماری روش رومانسیک به طور هم زمان در شمال ایتالیا، قسمتهایی از فرانسه و پنسیلوانیای ایبریایی در قرن دهم و قبل ازتأثیرگذاری صومعه*های کلونی گسترش یافت. این روش را بعضی مواقع رومانسیک اولیه یا لامبارت رومانسیک مینامیوند که خصوصیات آن: دیوارهای ضخیم، فقدان مجسمه و وجود طاقهای تزئینی ریتمیک به عنوان کمربند لامبارت شناخته شده*است.
سیاست کاتدرال ساینت فرانت، پری جوکس، فرانسه دارای پنج گنبد شبیه کلیسای بیزانتین می*باشد اما با ساختمان رومانسیک. چارل ماگنی بوسیله پاپ در روز کریسمس در سال ۸۰۰ بعد از میلاد در پیترز با سیلیکا بوسیله پاپ تاج*گذاری شد به این منظور که امپراطوری روم غربی قدیم را بازسازی نماید. روند سیاسی چارل ماگنی ادامه یافت تا زمانیکه بیشتر اروپا را تحت سیطره خود قرار داد. همراه با ورود تدریجی ایالت سیاسی مجزا که در حقیقت به ملتها جوش خورده بودند. چه بوسیله وفاداران یا شکست خوردگان، پادشاهی آلمان به امپراطوری مقدس روم خاتمه داد. تصرف انگلیس بوسیله ویلیام، دوک نرماندی در هر بر ۱۰۶۶ باعث اتحاد آن کشور شد همچنین اتحاد ساختمان قلعه*ها و کلیساها که باعث استحکام حضور نورمن گردید. در آن زمان هنگامیکه ساختمانهای به جا مانده از امپراطور روم قبلی روبه انحطاط نهاد و آموزش*ها و صنعت آن ناپدید گردید ساختمانهای گنبدهای آجری و حکاکی*های معماری تزئینی بدون تنزل با تمام جزئیات ادامه یافت. اگر چه به شکل عظیمی تا سقوط روم در امپراطوری مستحکم بیزانتین بدون تنزل ادامه یافت. کلیساهای گنبددار استانبول و اروپای شرقی معماری شهرهای معینی را تحت تأثیر قرار دادند. بخصوص از طریق تجارت و جنگهای صلیبی. قابل ملاحظه*ترین ساختمان، مارکز باسیلیکا، ونیز است اما تعداد زیادی نمونه*ها با معروفیت کمتر وجود دارد. به خصوص در فرانسه مانند کلیسای سانیت، فرانت، پری گوکس و آنگولیم کاتدرال. بیشتر اروپا بوسیله فئودالیسم تحت تأثیر قرار گرفتند در فئودالیسم رعیت*ها تصدی زمینهایی را که در آن کار می*کردند درازای خدمات ارتشی از روسای محلی گرفتند. نتیجه آن این بود که می*توان آنها را برتر نامید نه تنها در مشاجرت محلی بلکه جهت پیروی پادشاهان برای مسافرت در سطح اروپا به جهت جنگهای صلیبی اگر از آنها خواسته میشد. جنگهای صلیبی ۱۲۷۰-۱۰۹۵ باعث مهاجرت افراد زیادی شد و همراه با آنها عقاید و مهارتهای تجاری انتقال یافت به خصوص آنهایی که در ساخت استحکامات و کارهای فلزی جهت آماده*سازی ارتش دخالت داشتند که این موارد جهت، ساخت و تزئین ساختمانها نیز به کار میرفت. مهاجرت مداوم مردم،رهبران ، اشراف، اسقف*ها، صنعتگران و رعایا عامل مهمی درایجاد تجانس روشهای ساختمان*سازی و روش شناخته شده رومانسیک علیرغم تفاوتهای محلی بود. در کلیسای آندروز، کراکو، برجهای جفت در نقشه هشت ضلعی هستند و دارای گنبدهایی با روش دوران باروک می*باشند.
مذهب در سطح اروپا در اواخر قرن یازده و قرن دوازده رشد بی*سابقه*ای در تعداد کلیساها دیده می*شود. تعداد زیادی از این ساختمانها بزرگ و کوچک هنوز موجودند که شامل کلیساهای بسیار شناخته شده مانند سانارماریا در کاسمدین روم، باپتیستری در فلورانست و سان ژنوماگیوردر ورانو می*باشد.
۱- پلکان بورن روی کوه Bueren در بلژیک



۲- پلکانی در بالای دریا در اسپانیا




۳- پلکان مارپیچی در کوه تایهانگ در چین



۴- سکوی رؤیاها در ژاپن



۵- پلکانهای پل نامرئی Moses در هلند



۶- پکان کانیون در اکوادور

۷- چاند بائوری در هند



۸- پلکان سانتورینی در یونان


۹- پلکان شلوسبرگ در اتریش


۱۰- پلکان پوتمکین در اوکراین


۱۱- پلکان هایکو در هاوایی



۱۲- پلکان- پلی در سوئیس


بلند ترین قلعه خشتی و گلی دنیا
بر اساس متون تاریخی، اولین منطقه در شرق بلوچستان بود که نیروهای ناصرالدین شاه در سال ۱۲۵۷ به آنجا رفتند تا تحرکات منطقه را زیر نظر بگیرند. با این حال، عمر این قلعه به سال ها قبل از قاجاریان بر می گردد. یعنی در دوره صفویه که طایفه بزرگزادهها شروع به ساخت آن کردند و در سال های بعد، حکومت های دیگر آن را گسترش دادند. این قلعه بعد از دوران صفویه محل سکونت حاکمان شد و در عصر افشاریه یکی از اصلی ترین مقرهای نادرشاه به حساب می آمد.
قلعه سیب روی صخرهای کم ارتفاع ساخته شده و ارتفاع آن به ۲۳متر می رسد. از قاعده بنا هر چه به سمت بالا می روید، اضلاع بنا کوچکتر می شود. به طوری که بنا در میانه، شکل هرمی ناتمام را پیدا کرده است.
اتاق های قلعه تنها در دو طبقه آن قرار گرفته اند که مساحت آنها بر اساس کاربردشان متفاوت است. اما وجه اشتراک بیشتر آنها، تاقچههایی است که به عنوان گاوصندوق از آنها استفاده می شده است.
در قسمت جنوب شرقی بعضی از اتاق ها هم تاقچهای وجود دارد که در داخل آن پله هایی تعبیه شده که یکی دو متر بالاتر به یک شکاف منتهی میشود. ظاهرا در زمان جلسات، یک نفر به عنوان جاسوس به صورت مخفیانه در این شکاف قرار میگرفته تا از سوء قصد به شاه جلوگیری کند!
اما شگفتی های قلعه به همین جا ختم نمی شود. قلعه سیب راهروهای پنهان دیگری هم دارد که حتی با یکی دوبار جرخ زدن در قلعه هم نمی توانید راه فرار از آنها را پیدا کنید! انبار، آشپزخانه، دستشویی زنانه و مردانه و آفتابگیر بخش های دیگری هستند که در طبقات این بنا می توانید ببینید.
درباره وجه تسمیه این قلعه، عده ای معتقدند که نام قلعه «سب» از نام روستای «سیب» گرفته شدهاست. سب به معنی چشمه زار است و چون در گذشته چشمه های زیادی در این منطقه جاری بوده، این منطقه را سب نامیده اند. هنوز هم اگر در میان اقوام ساکن در سیستان و بلوچستان پرس و جو کنید، اقوامی را می بینید که با این نام شناخته می شوند.
خشت های پابرجا
اگر گذارتان به قلعه سیب بیفتد بناهای زیادی را در اطراف حیاط خواهید دید که کاربری شان از سکونتگاه تا محل نگهداری حیوانات متفاوت است.
این قلعه از خشت خامی ساخته شده که با ملاطی از تخم گیاه توتری محکم شده است. تیرکش هایی هم که در تمام قسمتهای قلعه به چشم می خورد، علاوه بر استحکام بنا به دیده بان ها فضای کافی برای نظارت و مراقبت می داده اند. این تیرکشها در دیوارهای ضخیم، راه باریکی را به صورت کمانی طی میکنند تا برای قرار دادن لوله تفنگ و دید مناسب برای شلیک مناسب باشند و امنیت را هم برای تیراندازان تامین کنند.
برای دیدن قلعه سیب باید به ۵۰ کیلومتری شهرستان سراوان سفر کنید و سراغ بلندترین بنای خشتی ایران را در شهر سیب سوران بگیرید. این بنا از سال ۱۳۷۰ تحت نظر سازمان میراث فرهنگی است و به همین دلیل می توانید امیدوار باشید که راهنمایان محلی شما را تا رسیدن به این بنا همراهی کنند.
منبع: تبیان
Chatalhoyuk
![[تصویر: 1290039127.jpg]](http://www.urbanity.ir/up/uploads/1290039127.jpg)
این شهر در ترکیه واقع شده شهری بوده که خانه های چسبیده به هم که هم دفاع راحتی از خود می توانستند بکنند و هم خانه ها استحکام بیشتری نسبت به خانه های تک بنا داشته اند.
از مشخصههاي دیگر شهرهايي كه به تدريج بوجود آمد، فضاهاي شهري خاص مردم هر منطقه و كيش و آئين بود. چون شهرهايي كه با آئين و نظم زندگي خاصي بوجود ميآمدند احتياج به امنيت و فضاهاي خاص به خود داشتند. شهرهاي بوجود آمده احتياج به مشخصات خاصي براي خود، از جمله برجها و باروها و حصار دور تا دور شهر و ارگهاي حكومتي و فضاهاي مذهبي بودند.
![[تصویر: 1372017798.jpg]](http://www.urbanity.ir/up/uploads/1372017798.jpg)
و بعد از معماريهاي دورانهاي پيش از تاريخ در دوران بينالنهرين نقشههاي ساختمان ايجاد شد و در دوران مصر باستان شهرسازيهاي مذهبي رواج يافت.
بعد در دوران مربوط به ايران مجموعههايي چون چغازنبيل شكل گرفت و شهرها مشخصة طبقاتي شدن اجتماعی به خود گرفتند كه خود باعث جدا شدن فضاهاي مذهبي و حكومتي از بقيه قسمتهاي شهر شد و در دوران هخامنشي فضاي حصار و ديوار از اطراف مجموع تخت جمشيد و يا پاسارگاد به علت امنیتی که پادشاهان داشتند و صلح و آرامش پادشاهان حذف گرديد
خانه آبشار فرانک لوید رایت Frank Lloyd Wright

کف ها و بام های خانه آبشار به طور چشمگیری پیش آمده است.اسکلت خانه به وسیله بتون مسلح اجرا شده است.سطح شناور خانه آبشار طنین انداز جریان مسیل آبشار خواهد بود.ترکیبی مناسب به وسیله عناصر بصری از قبیل پلکان و دودکش با نمائی از سنگ و سطحی زبر صمیمیت یافته اند.هر جزئی از طرح تدائی کننده دید استاد از جعبه ای منفجر شده میباشد.کف ها و سقف ها به صورت مستقلی به سمت خارج گسترش یافته اند.عناصر قائم این جریان به سوی آسمان گسترش داده شده اند و پنجره ها در گوشه های اتاق ملاقات میشوند که همان سرچشمه محدود کردن فرسایش میباشد.استاد در طراحی" فضاهای داخلی را در پیوستگی با دنیای خارج قرار داده وفضا ها و خانه را در محیط طبیعی اطرافش ذوب کرده است.او اساسآ قصد داشت که خانه را در زورق و برگی طلائی به وسیله تقلید از تغییر رنگ برگها بپوشاند تا بدین سان خانه ابشار را به تغییر فصلها و عبور و مرور زمان متصل کند.
سکنه خانه آبشار به وسیله دریچه ای شیشه ای در کف پذیرائی شاهد طنین جریان آب مسیل آبشار خواهند بود و به وسیله این دریجه شیشه ای کف مسیل را خواهند دید.خانه شان جنگل را پشت در نگاه نخواهد داشت آنها تنه درختها را بوسیله برشهائی در تراس و کشت کننده های سقفی نگاه خواهند داشت.دید به سوی خارج خواهد رسید و هیچ دیواری دید را قطع نخواهد کرد.منظره جنگل در پنجره ها قاب خواهند شد.طلوع آفتاب از میان طاق های بتنی خواهد بود که زورق رنگ طلائی تیره خواهد بود که به وسیله سنگهای طبیعی اطراف در لایه های افقی وعمودی بر نما خواهند بود.این سنگها ستون ها و لوله بخاری بلند گرمادهنده را خواهند ساخت و خانه در مسیری ساخته خواهد شد که بیانگر بافت وساختارش باشد.
بنابر این خانه خواهد توانست شرحی از چرخه فصلها باشد ونه صرفآ یک تصویر دیده شده در ارتباط با یک آبشار.
نگاره فروهر(فره + وهر)
ایستا،مرموزترین روستای ایران
خبرگزاری مهر: روستای ایستا واقع در شهرستان طالقان شاید مرموزترین روستای ایران باشد، روستایی در خاک البرز که مردمانش در زمان توقف کرده اند. | |
به گزارش خبرنگار مهر در کرج، سکوت حکمفرماست و کسی کاری به کار کسی ندارد. در کوچه ها اثری از رد پای تکه آهنهایی که در شهر "خودرو" نامیده می شود نیست. مردمانی که چون تابلو نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند. نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و... برای آنان معنا و مفهومی ندارد. مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همانطور که تا کنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمینهای پدریشان در تبریز روزگار می گذرانند. شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچگونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند. جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند اینجا ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و ... زندگی می کنند. گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه که با الهام از آرای تجددستیز او چنین زندگی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان دادهاند. میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاورهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد. اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان اوقات شرعی نماز را با شاخصههای خود استخراج کرده و آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را نیز با رویت خویش تعیین میکنند، به رویای صادقانه معتقدند، آنان به شدت منتظر ظهور امام مهدی (عج) هستند. فرزندان آن بعد از رسیدن به سن تکلیف مختارند که با آنان زندگی کنند یا به شهر تبریز بازگردند، هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشته و باورهای خود را تبلیغ نمیکنند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، رادیو و تلویزیون و... استفاده نمیکنند. کودکان آن روستا به سبک سنتی و مکتب خانهای با فراگیری دروسی همانند واجبات و محرمات فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید سواددار میشوند. ساعت مچی و دیواری در محل زندگی "اهل توقف" وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانههای آنان به کار نرفته است. از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و با این عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هالهای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکندهاند. اهالی بومی طالقان که به درستی نمیدانند اینان از کجا آمدهاند و چه مرام و مسلکی دارند، گاه آنان را اسماعیلی مذهب و زمانی دراویش ترک دنیا گفته قلمداد میکنند که در انتظار ظهور امام مهدی (آخرین پیشوای شیعیان) هستند. ........................ برگرفته از کتاب روستای ایستا- نوشته حسین عسگری |
شگفتی های جهان
sailingstones californiaسنگهای شناور کالیفرنیا
hell gate turkmenistanدروازه جهنم ترکمنستان
the wave usaویو امریکا
ciants causeway irlandگذرگاه غول ها ایرلند
pamukkale turkeyپاموک کاله ترکیه
fly geyser nevada usآبفشان نوادا
moeraki boulders new zealandتخته سنگهای موراکی نیوزلند
great blue hole belizeحفره آبی بزرگ بلیز
chocolate hills philippinesتپه های شکلاتی فیلیپین
shilin chinaجنگل سنگ چین
تله کابین بام کلیبر
خبرگزاري فارس: نماينده مردم كليبر و هوراند در مجلس از آغاز عمليات اجرايي تلهكابين كليبر با عنوان بام كليبر خبر داد.

به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز به نقل از دفتر امور رسانهاي نماينده مردم كليبر در مجلس، ارسلان فتحيپور در بازديد از منطقه نمونه گردشگري عليآباد هوراند گفت: تلهكابين كليبر كه به بركت حضور معاون اول رئيس جمهور در همايش منطقه خداآفرين كليبر طي توافقنامه با سازمان بازنشستگي كشور، شركت آتيهصبا و پرشينگلف به صورت كنسرسيوم از سوي اين سازمانها اجرا ميشود عمليات اجرايي آن امروز آغاز شد.
وي اضافه كرد: اين پروژه يكي از پروژههاي مهم گردشگري استان به شمار ميآيد كه براي نخستين بار در شمالغرب كشور در شهرستان كليبر ايجاد ميشود.
وي گفت: افزون بر يك هزار ميليارد ريال در حوزه گردشگري شهرستان كليبر با سرمايهگذاري بخش خصوصي ايجاد مناطق نمونه گردشگري در كليبر، هوراند و خداآفرين، ايجاد تلهكابين، پارك آبي، دهكدههاي توريستي و كمپينگهاي گردشگري هزينه ميشود.
به گزارش روزنامه امتیاز (ویژه نامه آذربایجان شرقی)
مشخصات فنی تله کابین عبارت است از:
*طول مسیر افقی۴۷۵۰متر *ارتفاع از سطح دریا۲۳۰۰متر *فاصله بین کابین ها۱۳۵متر
*تعداد کابین ها۸۰ عدد *ظرفیت سرنشین هر کابین ۶ نفر *تعداد پایه ها ۲۴ عدد
*فاصله بین پایه ها ۱۵۰ تا۶۵۰ متر *سرعت دستگاه (قابل تنظیم ) ۴ -۶متر درثانیه
*زمان رفت ۱۳دقیقه *ظرفیت سرنشین هر ساعت ۷۸۰نفر *نیروی محرکه ۹۰۰
*مساحت ایستگاه مبدا ۲۰ هکتار *مساحت ایستگاه مقصد ۱۰۰ هکتار
*ولتاژ ۳٫۳۸۰ *نوع کشش: هیدرولیک